Web Analytics Made Easy - Statcounter

رسول سلیمی: حملات هفتم اکتبر و جنگ غزه، تلاش‌هایی را که برای عادی‌سازی روابط بین اسرائیل و عربستان سعودی دنبال می‌کرد با غافلگیری شدیدی مواجه کرد. جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی جو بایدن رئیس‌جمهور آمریکا، چند روز قبل از حمله هفتم اکتبر از ثبات در خاورمیانه اظهار خرسندی نموده بود. او در شماره اکتبر - نوامبر مجله فارن افرز نوشت: «اگر چه منطقه با چالش‌های مداومی مواجه است، اما در سال‌های اخیر هرگز تا این اندازه آرام نبوده است».

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این جملات چند روز قبل از حملاتی گفته شد که منطقه را دگرگون کرد. ده‌ها و حتی صدها کشته در هر روز، کرانه باختری در آستانة انفجار، رویارویی حزب اله لبنان علیه اسرائیل، گروه‌های اسلام‌گرایی که نیروهای نظامی آمریکایی در عراق، سوریه و اردن را مورد حمله قرار می‌دهند و حوثی‌های یمن که کشتی‌های تجاری در خلیج عدن را مورد حملة موشکی قرار می‌دهند. آیا امریکا با محاسبات غلطی مواجه است؟

محاسبات غلط ایالات متحده درباره خاورمیانه

چگونه ممکن است که ایالات متحده، با وجود در اختیار داشتن کارشناسان متخصص در روابط بین‌الملل و آژانس‌های اطلاعاتی متعدد خود، چنین برداشت نادرستی از منطقه داشته باشد و نتواند ارزیابی دقیقی از شرایط بحرانی خاورمیانه ارائه دهد؟ قبل از هفتم اکتبر، همان‌طور که مقاله جک سالیوان نشان می‌دهد، ایالات متحده با اطمینان برنامه‌ریزی کرده بود تا از منطقه‌ای که به نظر می‌رسید از ثبات برخوردار است خارج شود و تلاش خود را به «محدودکردن» چین و روسیه معطوف دارد. مسئلة فلسطین که به درگیری‌های هرازگاهی در کرانه باختری و برخوردهای دوره‌ای در غزه محدود می‌شد، برای این کشور مشکل محوری به شمار نمی‌رفت. تصور ایالات متحده این بود که حماس و حکومت خودگردان فلسطین به‌عنوان رقبای همیشگی، از ظرفیت و توانایی لازم برای تدوین مطالبات سیاسی، بر اساس گفتمان ملی‌گرایانه خود برخوردار نخواهند بود. این روند که فلسطینی‌ها را بی‌اعتبار کرده بود، و پس از این به‌عنوان یک دشمن سیاسی که هراسی از آن داشته باشند، مورد ارزیابی قرار نمی‌گرفتند، رضایت اسرائیلی‌ها و آمریکایی‌ها را فراهم می‌کرد.

در چنین شرایطی اگر هراسی وجود داشت، از سوی ایران و بازوی نظامی آن حزب الله در لبنان بود که با سلاح‌های جدید تجهیز شده بود؛ بنابراین انتظار بود ازاین‌پس، در خاورمیانه‌ای که نسبتاً آرام شده بود، با تشویق کشورهای عربی به برقراری روابط دیپلماتیک کشورهای عربی با اسرائیل اقدام نمود. چنین راهبردی می‌توانست ایران شیعه را از تهاجم به کشورهای عرب سنی که پس از این اسرائیل به‌عنوان یک کشور متحد می‌توانست به کمک آنها بیاید، باز دارد. با چنین بینشی بود که پیمان ابراهیم در زمان ریاست‌جمهوری ترامپ طراحی شد و در سال ۲۰۲۰ به امضا رسید و جانشین وی از حزب دموکرات، جو بایدن سعی کرد با ترغیب عربستان سعودی به پیوستن به این پیمان، آن را گسترش دهد.

از سوی دیگر امید ایالات متحده و طور اسرائیل این بود که کشورهای پادشاهی و ثروتمند خلیج‌فارس در کرانة باختری و نوار غزه سرمایه‌گذاری کنند، چیزی که از نظر اقتصادی به نفع فلسطینی‌ها و از جنبة سیاسی به نفع اسرائیلی‌ها بود. بااین‌حال، حملات هفتم اکتبر توسط حماس چهرة دیگری از خاورمیانه را آشکار کرد و کل معادلات قبلی را دگرگون کرد.

محدودیت‌های پیمان ابراهیم برای اسرائیل

باتوجه‌به واکنش کشورهای عرب در پی حملات هفتم اکتبر، بدیهی به نظر می‌رسد که پیمان ابراهیم هیچ نتیجه و فایده‌ای به همراه نداشته است، چون هیچ یک از کشورهای امضاکننده، به نفع اسرائیل صف‌آرایی نکرده و حمایت سیاسی خود را از این کشور اعلام نکردند. بااین‌حال کشورهای حاشیه خلیج‌فارس همبستگی خود را با مردم غزه اعلام کردند و خواستار توقف بمباران‌های هواپیماهای اسرائیلی شده‌اند و تنها امارات متحده عربی حملات حماس را محکوم کرده است. نماینده این کشور در سازمان ملل، حتی در تاریخ ۱۲ فوریه، در عین ابراز نگرانی کشورهای حاشیه خلیج‌فارس نسبت به جنگ در غزه، از حفظ روابط بین ابوظبی و تل‌آویو دفاع کرد. اما امارات درعین‌حال با ارائة قطعنامه‌ای به شورای امنیت سازمان ملل که در آن خواستار آتش‌بس فوری شده بود، از اسرائیل فاصله گرفت، قطعنامه‌ای که به دلیل مخالفت آمریکا به تصویب نرسید. از سوی دیگر هیچ یک از کشورهای عرب به‌استثنای بحرین که یک پایگاه نیروی دریایی آمریکا در آن مستقر شده است، حملات حوثی‌های یمن علیه کشتی‌هایی که از باب المندب عبور می‌کنند را محکوم نکرد، و حاضر نشد به ائتلاف نظامی علیه آنها بپیوندد. حتی مصر که در آمدهایش در نتیجه کاهش فعالیت کانال سوئز تحت‌تأثیر قرار گرفته است از بمباران یمن توسط ایالات متحده و انگلستان، ناخرسندی خود را نشان داده است.

واضح است که پیمان ابراهیم، هیچ بازده سیاسی نداشته و به آن شکل که اسرائیل از هم‌پیمان‌های جدید خود انتظار داشت، با همیاری دیپلماتیک همراه نبوده است. این سؤال مطرح می‌شود که آیا این توافقنامه‌ها حاوی مسائل ناگفته‌ای نیست که دامنة تأثیرگذاری آنها را محدود می‌کند؟ آیا اسرائیل از امضاکنندگان انتظار نداشت که به همبستگی با فلسطینی‌ها پایان دهند؟ آیا کشورهای عرب شرکت‌کننده در این معاهدات امیدوار نبودند که اسرائیل را به‌رسمیت‌شناختن نوعی دولت فلسطینی ترغیب کنند؟ ناظران سیاسی می‌گویند اسرائیلی‌ها و آمریکایی‌ها بر این باور بودند که این توافقنامه‌ها برای همیشه و به طور قطعی مسئلة فلسطین را به حاشیه رانده است، با این امید که عربستان سعودی نیز به‌نوبة خود به آن بپیوندد. اما این امید تمایل ریاض به ایجاد توازن در اتحادهای استراتژیک و تغییروتحول بازی ژئوپلیتیک منطقه‌ای را به‌منظور تحکیم استقلال این کشور نادیده گرفته است.

چرخش عربستان به شرق چگونه ممکن شد؟

ایالات متحده و عربستان سعودی حداقل از سال ۱۹۴۵ از منافع مشترکی در منطقه برخوردار هستند. آمریکایی‌ها نیازمند نفت عربستان هستند، و عربستان برای دفاع از خود در برابر همسایگان متعارضش، چه جمال عبدالناصر در مصر سال‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، و چه ایران در سال‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، به یک متحد قدرتمند احتیاج داشت. اما عکس‌العمل دولت ترامپ به دنبال حملات موشکی به چاه‌های نفت عربستان در تاریخ ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۹، از سوی این کشور ناامیدکننده تلقی شد. مقام‌های عربستانی انگشت اتهام را به‌سوی ایران نشانه می‌گرفتند، و ایران این اتهام را رد می‌کرد. ناامیدی دیگر هنگامی بروز کرد که دولت بایدن در جریان به‌قتل‌رسیدن جمال خاشقچی روزنامه‌نگار عربستانی، از ولیعهد این کشور محمد بن سلمان حمایت نکرد. ازاین‌پس سعودی‌ها خواستار تعادل بخشیدن به روابط سیاسی - منطقه‌ای خود شدند. ازآنجایی‌که ایران متحد روسیه و چین بود، ریاض در بازی شطرنج سیاسی به دنبال نزدیک‌شدن به این دو قدرت بود، بی آن که از واشنگتن به‌عنوان متحد استراتژیک خود جدا شود. با چنین چشم‌اندازی، پادشاهی عربستان روابط سیاسی خود با ایران را در ماه مه ۲۰۲۳، بر خلاف تمایل اسرائیل و ایالات متحده که خواستار منزوی کردن ایران بودند، از سر گرفت.

در همین راستا ریاض روابط تجاری خود با چین را گسترش داده و با ۶۶ میلیارد دلار صادرات و ۴۰ میلیارد دلار واردات، اولین مشتری این کشور محسوب می‌شود. عربستان انتظار دارد که پکن فناوری‌هایی را در اختیار او قرار دهد که نمی‌تواند از غرب به دست آورد. بر خلاف انتظار، عربستان در ماه ژانویه ۲۰۲۴ به معاهدة بریکس پیوست، پیمانی که اعضای آن خواستار تغییر نظم بین‌المللی تحت سلطه و انقیاد غرب هستند. اما چیزی که بیش از همه موجب نگرانی آمریکایی‌ها شد، نزدیک‌شدن عربستان به روسیه در سازمان اوپک پلاس بود که میزان و حجم مواد نفتی موجود در بازار را تعیین می‌کند. سناتور دموکرات کریس مورفی در مصاحبه‌ای که در تاریخ ۲۲ اکتبر ۲۰۲۲ در تلویزیون سی ان ان انجام شده بود از عربستان سعودی خواست که روسیه را به‌جای ایالات متحده انتخاب نکند.

اما ولیعهد عربستان محمد بن سلمان، به این توصیه توجه نکرد و روابط خود با روسیه را افزایش داد. وی با درپیش‌گرفتن سیاست بی‌طرفی در ارتباط با بحران اوکراین، تهاجم روسیه را محکوم نکرد، این رویکرد، عصبانیت شدید آمریکایی‌ها را در پی داشت. در اوایل ماه دسامبر ۲۰۲۳، او در ریاض میزبان ولادیمیر پوتین بود تا درباره تبادلات تجاری و نظامی با وی گفت‌وگو کند. اما این ملاقات باعث رنجش پایتخت‌های غربی شد که برای منزوی کردن رئیس‌جمهور روسیه تلاش می‌کردند. بااین‌حال اختلاف‌نظر عربستان با ایالات متحده بیش از همه به مسئلة فلسطین مربوط می‌شود. از فردای حملات هفتم اکتبر و به دنبال بمباران نوار غزه، وزارت امور خارجه عربستان ادامة اشغال سرزمین‌ها، سلب حقوق قانونی مردم فلسطین و تحریکات مکرر صورت‌گرفته در اماکن مقدس فلسطینی‌ها را محکوم کرد.

ازاین‌رو تصادفی نیست که تعلیق مذاکرات عادی‌سازی روابط با اسرائیل در تاریخ ۱۴ اکتبر ۲۰۲۳، روزی که آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده، در ریاض حضور داشت اعلام شد. همة این داده‌ها نشان می‌دهد که ایالات متحده نفوذ خود بر عربستان سعودی را ازدست‌داده است. محمد بن سلمان، ولیعهد، در عین انعطاف‌پذیربودن ظاهری، در عمل قاطع و سرسخت است. آنچه مقامات آمریکایی و مطبوعات غربی درک نمی‌کنند این است که پادشاهی عربستان به‌عنوان مرکز اماکن مقدس جهان اسلام نمی‌تواند نسبت به مسئلة فلسطین بی‌تفاوت باشد و از خواست آنها در ارتباط با بیت‌المقدس، سومین مکان مقدس اسلام، حمایت نکند.

ناظران سیاسی معتقدند عربستان سعودی اکنون می‌داند که قدرت مالی‌اش به او این اجازه را می‌دهد تا نقش سیاسی خود در ژئوپلیتیک منطقه‌ای را بدون همسویی با این یا آن کشور ایفا کند. این در حالی است که در جهان دوقطبی جنگ سرد از حق انتخاب هم پیمان خود برخوردار نبود. اما در جهان چندقطبی پس از جنگ سرد می‌تواند اتحادهای خود را بر حسب نیازهای استراتژیک خویش تعدیل کند یا تغییر دهد.

۳۱۱۲۱۳

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1885801

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: رژیم صهیونیستی اسرائیل عربستان حمله رژیم صهیونیستی به غزه حماس طوفان الاقصی حملات هفتم اکتبر پیمان ابراهیم عربستان سعودی ایالات متحده کشورهای عرب آمریکایی ها فلسطینی ها منطقه ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۳۲۵۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

هاآرتص: اسرائیل دانشگاه‌های آمریکا را از دست داده است

به نوشته رسانه پر تیراژ رژیم صهیونیستی، اسرائیل جوانان آمریکا را از دست داده است و بدون تغییر ساختار رهبری اسرائیل، حمایت دولت ایالات متحده را هم از دست خواهد داد. - اخبار بین الملل -

به گزارش گروه عبری خبرگزاری تسنیم، آورات ریتان عضو کنست از حزب کار رژیم صهیونیستی در یادداشتی که در واکنش به تظاهرات گسترده دانشجویان دانشگاه‌های آمریکا علیه سیاست‌های رژیم صهیونیستی منتشر شده اعتراف کرد، اسرائیل حمایت نه تنها دانشجویان بلکه جوانان آمریکایی را از دست داده است.

در مقدمه این نوشتار آمده است: روز 7 اکتبر ما با یک اقدام نظامی غافلگیر شدیم، روز 8 اکتبر بود که فهمیدیم کابینه‌ای  داریم که قادر به هیچ کاری نیست، و امروز هم شاهد سومین شکست خود هستیم، تا متوجه شویم اسرائیل در بخش رسانه‌ای هم شکست خورده است.

در ادامه این یادداشت نویسنده اعتراف می‌کند، آنچه که با یک کمپ حمایت از فلسطینیان در داخل دانشگاه کلمبیا آغاز و پلیس نیویورک ده‌ها نفر از آنها را دستگیر کرد، به سرعت و بدون هیچ کنترلی به بسیاری از دانشگاه‌های دیگر ایالات متحده و حتی خارج از آن سرایت کرده است، موجی مبهم با شعارهایی همچون تل‌آویو و اسرائیل را منفجر کنید یا گردان‌های قسام ما به شما افتخار می‌کنیم سرتاسر این دانشگاه‌ها را فرا گرفته است و حباب اسرائیل برای دانشجویان آمریکایی را منفجر کرد.

به اعتقاد نویسنده، درست است که فقط مدت کوتاهی است که ایالات متحده با تصویب بسته کمک‌های نظامی خود با اکثریت آرا در مجلس سنا حمایت قدرتمندانه خود را از اسرائیل به اثبات رسانده اما تصاویر رسیده از دانشگاه‌ها در کنار رویکردهای بلند مدت موجود در دولت، رسانه‌ها و جامعه آمریکا ادامه این پشتیبانی را تهدید می‌کند.

سپس نویسنده اعتراف می‌کند: اسرائیل دانشگاه‌ها را از دست داده است، این روند در چارچوب یک عملیات بلند مدت از مبارزات اجتماعی و سیاسی در جامعه آمریکا به وقوع پیوست، در حالی که مفاهیم حمایت از اسرائیل تا حدود زیادی در فرهنگ جوانان ایالات متحده ریشه دوانده بود، امروز به نقطه تغییر رسیده است و تا انکار حق دولت اسرائیل در ادامه بقا و ارتباط یهودیان با سرزمین اسرائیل هم رسیده است.

در بخش دیگری از این نوشتار آمده است، میزان حمایت از اسرائیل در نظر سنجی‌‌هایی که بعد از 7 اکتبر انجام گرفته در میان جوانان بین 18 تا 24 سال به شدت کاهش یافته است.

50 درصد از آنها از حماس حمایت کرده و اکثر آنها هم مخالفت خود را با سیاست‌های بایدن در قبال اسرائیل ابراز داشتند.

آنها همان جوانانی هستند که امروز پلاکاردهای "از دریا تا رودخانه " را برافراشته‌اند و خوستار انتفاضه در دانشگاه‌های بزرگ هستند، و شاید در آینده آنها را در پست‌های کلیدی و تاثیر گذار در مجلس سنا و در دادگاه‌ها و ساختارهای اقتصادی و حتی کاخ سفید ببینیم.

آنچه مشخص است آن است که موضع ضد اسرائیلی و سامی ستیز در حال رخنه به سیاست‌های ایالات متحده هم هست و به ویژه در سال انتخابات نامزدها نمی‌توانند آرای این رای دهندگان احتمالی را نادیده بگیرند.

نویسنده سپس تاکید می‌کند که هشدار اولیه در رابطه با از دست رفتن احتمالی حمایت آمریکا یک ماه پیش نمایان شد، زمانی که ایالات متحده به شکل دراماتیکی حاضر به استفاده از حق وتو علیه طرح پیشنهادی در شورای امنیت سازمان ملل نشد، امری که باعث شد نخست وزیر سفر هیئت اسرائیلی به واشنگتن را لغو کرد.

خیزش دانشگاه‌های آمریکا؛ حرف حساب دانشجویان چیست؟سیل انتقادها به رئیس دانشگاه کلمبیا به‌دلیل سرکوب معترضانخیزش سراسری دانشگاه‌های آمریکا علیه صهیونیست‌ها/گزارش ویژه

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • سناتور آمریکایی، عادی سازی روابط تل آویو و عربستان را توافقی مخاطره آمیز خواند
  • اختلاف ها حل نشد اما واشنگتن و پکن مسیر گفت و گو را انتخاب کردند
  • جزئیات توافق آمریکا و عربستان برای سازش میان ریاض و تل‌آویو
  • آیا چین می‌تواند؟
  • هاآرتص: اسرائیل دانشگاه‌های آمریکا را از دست داده است
  • فرود هواپیمای مقامات اسرائیلی در عربستان سعودی / تلویزیون اسرائیل: احتمالا این مقامات برای گفت‌و‌گو درباره عادی‌سازی روابط رفته باشند
  • فرود هواپیمای مقامات اسرائیلی در عربستان سعودی
  • ضد حمله آمریکا به توسعه روابط ایران با شرق | فشار بر مالزی
  • ناتو، قلدر ۷۵ساله
  • پکن: ایالات متحده مانع توسعه چین می‌شود